کلمه روان تنی (psychosomatic) از دو کلمه (psyche) به معنای ذهن و(soma) به معنای بدن تشکیل است و علت این نام گذاری این است که اختلال روان تنی یک بیماری است که هم ذهن و هم بدن را درگیر می کند.
اختلالات روان تنی یا سایکوسوماتیک چیست؟
اختلالات روان تنی شرایطی هستند که باعث ایجاد علائم جسمی آزاردهنده می شوند که ناشی از عملکرد سیستم عصبی خود مختار است. سیستم عصبی خود مختار، اعمال غیرارادی بدن مانند ضربان قلب، فشار خون، هضم و همچنین عملکردهای دیگر را کنترل می کند که در بیماری های سایکوسوماتیک نمود پیدا می کنند.
نشانه ها و تاثیرات بیماری های سایکوسوماتیک
در بیماری های سایکوسوماتیک یا روان تنی ویژگی های روانی شخص در سطح جسم بروز و ظهور می یابند به عبارت دیگر مشکلات روانی به خصوص اضطراب و استرس به جسم فرد سرایت می کنند و اسباب شکل گیری بیماری های جسمی را فراهم می سازند. در استرس و اضطراب نظام سیستماتیک بدن به هم می ریزد و کارکرد طبیعی خود را از دست می دهد در واقع بدن قدرت و قوام خود را از دست داده و ضعیف می شود.
تجربه رویدادهای بالقوه آسیب زا در طول زندگی فرد، با خطرات و پیامدهای سلامت جسمی همراه است. همانطور که طی آزمایش های مختلف اثبات شده است، سیستم ایمنی بدن در حالت استرس از حالت نرمال خارج می شود زیرا پاسخ کورتیزول نامنظم به استرس های حاد، پیامدهای منفی سلامت را پیش بینی میکنند، اما عوامل موقعیتی (مثلاً ارزیابی اجتماعی) و تفاوت های فردی (مانند علائم درونی سازی) ممکن است بر این پاسخ روان_زیستی تأثیر بگذارند.
یکی از مشکلاتی که استرس و اضطراب ایجاد می کنند سردرد و میگرن است. تحقیقات انجام شده در ایالت متحده آمریکا نشان می دهد که ۸۵ درصد میگرن ها با استرس ها و اضطراب های دوران کودکی ارتباط دارند. یکی دیگر از بیماری های رایج سایکوسوماتیک مشکلات تنفسی و آلرژی می باشد. مشکلات گوارشی مانند اسهال، یبوست، سو هاضمه، دل پیچه، مشکلات پوستی مانند کهیر، جوش، لک نیز می توانند بر اثر مسائل روانی ایجاد شوند. افراد دارای مشکلات سایکوسوماتیک در ابتدا مشکلات روانی داشته اند اما به سبب عدم پیگیری های لازم درگیر بیماری های جسمی شده اند لذا برای درمان این مشکلات لازم است که پایه روانی این بیماری ها برطرف شوند تا مشکلات جسمی از بین بروند.
تاثیر روان بر جسم در بیماری های روان تنی
تصور می شود که بخش فیزیکی و واقعی بیماری مانند وسعت بثورات، سطح فشار خون و غیره می تواند تحت تأثیر عوامل روانی قرار گیرد. بسیاری از افراد مبتلا به این بیماری ها و سایر بیماری های جسمی می گویند وضعیت روانی آن ها می تواند بر شدت بیماری جسمی شان در هر لحظه تأثیر بگذارد.
برخی از افراد همچنین از اصطلاح اختلال روان تنی زمانی استفاده می کنند که عوامل روانی باعث ایجاد علائم جسمی می شوند درحالی که بیماری جسمی وجود ندارد. به عنوان مثال، درد قفسه سینه ممکن است ناشی از استرس باشد و هیچ بیماری جسمی پیدا نشود.
بسیاری از انسان ها در طول زندگی شان ولو یکبار دچار بیماری های سایکوسوماتیک شده اند. احتمال داده می شود که بیماری های روان تنی ارتباطی ناگسستنی با ناخودآگاه فرد داشته باشند.
علت و ریشه سایکوسوماتیک
ریشه این مشکل می تواند ژنتیکی یا محیطی باشد و به دوران کودکی و گاها به دوران جنینی بازگردد. روحیات و احساسات مادر در زمان بارداری، ویژگی های شخصیتی والدین اعم از مضطرب، آرام یا عصبی بودن در این موضوع اثر گذار هستند. از طرفی اولین تجربیاتی که کودک کسب می کند که شامل اولین ادراکات و اولین شناخت های بی واسطه او از جهان پیرامون است تاثیر بسزایی در شکل گیری مهندسی ذهن فرد دارد.
فرد در جریان رشد خود ، اطلاعاتی را از طریق یادگیری و الگو برداری از والدین و محیط اطراف فرا می گیرد و در دوران نوجوانی و بلوغ خود را با این اطلاعات به جامعه عرضه می کند و از جامعه بازخورد هایی را دریافت می کند که در صورت ناخوشایند بودن این بازخورد ها و طرد شدن توسط اجتماع اسباب ایجاد بیماری های روان تنی در او فراهم می شود.
موضوع حائز اهمیت بعدی افکار و عقاید فرد است. اگر شاکله افکار و عقاید فرد بر روی مبانی استرس زا باشد او دچار مشکلات متعددی خواهد شد چرا که دائم در حال تلاش برای مجاب کردن دیگران یا گرفتن تایید از آن ها در جهت عقاید خودش خواهد بود که این مسئله به نوبه خود استرس زا است.
درمان اختلالات روان تنی چیست؟
همه این عوامل فشار ها و استرس هایی را به همراه دارند که موجب می شوند ناخودآگاه انسان هشدارهایی را در قالب درد به جسمش بدهد. مانند کمردرد، سردرد، مشکلات گوارشی وغیره در واقع می توان گفت درد نشانگر این مسئله است که فرد از جسم و روان خود به شیوه غلط استفاده می کند. اگر به این هشدارها توجهی نشود و مدام به جسم فشار مضاعف تحمیل شود، این دردها و به تبع آن افکار منفی در فرد افزایش می یابد. لذا برای جلوگیری از این مشکلات می توان از طریق شناخت و درمان از تبعات مشکل جلوگیری کرد به عنوان مثال فرد باید سعی کند محیط زندگی و اطرافیانش را در حالت آرامش نگه دارد.
انجام امور مورد علاقه موجب می شود که استرس و اضطراب کاهش یافته و به تبع این علائم نیز کاهش یابند. یکی از راه های شناخت دردهای عصبی این است که کانون ثابتی در بدن ندارند و در سراسر بدن در حال گردش هستند. گاها فرد با مراجعه به پزشک متخصص این مشکلات را به صورت موقتی رفع می کند اما این دردها مجدد بازمی گردند زیرا ریشه آن ها هنوز پابرجا ست لذا لازم است به ریشه آن ها یعنی به مسائل روانی رسیدگی کنید.
هر بیماری یا علامتی گزینه های درمانی خاص خود را دارد. در این شرایط اغلب مهم است که عوامل فیزیکی، روانی و اجتماعی که ممکن است در ایجاد یک بیماری نقش دارند در نظر گرفته شود. بنابراین، درمانهایی مانند دارو، مراجعه به درمانگر، کار درمانگر یا شروع درمانهایی برای کاهش استرس ، اضطراب ، افسردگی ، ممکن است در کاهش علائم نقش داشته باشند.